Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-01@01:17:26 GMT

(عکس) داستان عجیب گرانی نان در تهران

تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۷۰۰۱

(عکس) داستان عجیب گرانی نان در تهران

خیابان انبار گندم که این روز‌ها به راسته لاستیک‌فروش‌ها تبدیل شده در سال‌های دور جایی برای نگهداری انبار و غلات بوده و اصلاً به همین خاطر نام انبار گندم را روی آن گذاشتند. این خیابان در دوره ناصری آبستن حوادث بسیاری بود.

به گزارش همشهری آنلاین، حمیدرضا رسولی:خیابان صاحب‌جمع به نام میرزا ابراهیم امین‌السلطان بوده و بعد‌ها به نام پسرش میرزا علی‌اصغر امین‌السلطان می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن‌ها افراد مورد اعتماد دربار بودند و از اموال شاه مراقبت می‌کردند که به همین دلیل لقب صاحب‌جمع را یدک می‌کشیدند. بین صاحب‌جمع و خیابان ری یک محوطه مثلثی شکل وجود دارد که به آن انبار گندم می‌گویند.

نام‌گذاری خیابان انبار گندم با روز‌هایی که تهران با قحطی مواجه بود گره خورده و حکایت جالبی دارد. در دوره قاجار به‌خصوص در دوره حکومت ناصرالدین شاه که جمعیت تهران زیاد شده بود و مردم مدام با قحطی دست و پنجه نرم می‌کردند، دربار تصمیم گرفت یک انبار غلات برای روز مبادا بسازد.

در آن سال‌ها ایرانی‌ها، گندم و غلات را در ظروف مخصوصی به نام «تاپو» نگهداری می‌کردند و تاپو‌ها شمایل متفاوتی داشتند. برخی تاپو‌ها از یک نیم‌دایره بزرگ تشکیل می‌شد که دهانه باریک‌تری داشت. تاپو‌های دایره‌ای را معمولاً به دیوار تکیه می‌دادند و از سر دیوار، گندم را داخل آن‌ها می‌ریختند و در مواقع لزوم، گندم را از منفذی که در پایین تاپو تعبیه شده بود برداشت می‌کردند. این مدل تاپو‌ها بیشتر در مناطق جنوبی کشور مورد استفاده قرار می‌گرفت و تاپو‌های تهرانی حکایت دیگری داشت.

در تهران رسم بر این بود که تاپوساز‌ها با خاک رس کوزه‌های سفالی می‌ساختند و این کوزه از پایین به بالا باریک می‌شد تا به دهانه برسد. ظرفیت تاپو‌های تهرانی چیزی نزدیک به ۱۰۰‌کیلوگرم گندم بود. تهرانی‌ها برای در امان نگه داشتن گندم از گزند موش‌ها و حشرات موذی، داخل و بیرون تاپو‌ها را لعاب‌اندود می‌کردند تا غیرقابل نفوذ شود.

نماد زشتی

تاپو‌ها با گذشت زمان به سلاح کاربردی تهرانی برای مبارزه با قحطی تبدیل شد، اما نماد زشت و بدقواره‌ای بود و به همین خاطر در آن سال‌ها به آدم‌های بدقواره لقب «تاپو گِلی» می‌دادند. با وجود پیشرفت تکنولوژی، عمر تاپو‌ها در تهران به پایان نرسید و این کوزه‌های بزرگ و گلی هنوز هم در بازار وکیل‌التجار و بازار مولوی تهران مورد استفاده قرار می‌گیرد و جای امنی برای نگهداری گندم و غلات است.

البته بیشتر تاپو‌ها در کارگا‌های اطراف قم ساخته می‌شد و آن‌ها را با ماشین‌های باری به تهران می‌آوردند. تاپو‌های گلی یا به عبارتی سفالی تا قبل از وقوع قحطی‌های مکرر در خانه‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت، اما در دوره ناصرالدین شاه تاپو‌های عظیم‌الجثه‌ای برای محافظت از گندم ساختند. تصویر واضح و روشنی از تاپو‌های تهرانی در عصر ناصری وجود ندارد، اما تاریخ‌نگار‌ها معتقدند تاپو‌های قدیمی چیزی شبیه سیلو‌های امروزی بوده با این تفاوت که ظرفیت کمتری داشته است.

حکایت قحطی نان

امیرکبیر در زمان صدارتش دستور داده بود که برای پیشگیری از وقوع قحطی، تاپو‌های بزرگ را در چهار گوشه تهران مستقر کنند و یکی از این نقاط خیابان انبار گندم در نزدیکی خیابان ری بوده است. آن‌طور که در کتاب‌های تاریخی آمده ماجرای استقرار تاپو‌ها در چهارگوشه تهران به حدود سال ۱۲۳۸ شمسی برمی‌گردد. هاینریش کارل بروگش، مستشار و استاد دانشگاه برلین، که دو بار به ایران سفر کرده بود در یکی از سفرنامه‌هایش نوشته: «در سال ۱۸۵۹ یک من نان در تهران فقط ۵ شاهی قیمت داشت که به خاطر قحطی قیمتش به ۱۲ شاهی افزایش پیدا کرد. پولدارها، گندم را در ظروف گلی انبار کرده‌اند و موجب گرانی نان شده‌اند.»

آن‌طور که بروگش روایت کرده، تهرانی‌ها در تابستان شکم‌شان را با میوه پر می‌کردند، اما در زمستان مصرف نان بالا می‌رفت و برخی پولدارها، گندم را در تاپو‌های بزرگ نگه می‌داشتند تا در فصل زمستان با قیمت گزافی به نانوایی‌ها بفروشند. بنابراین، تاپو‌ها در تهران قدیم مثل تیغ دو لبه عمل کرده و گاهی موجب نجات مردم از قحطی شده و گاهی موجب کمبود گندم و کمیابی نان بوده است. در آن سال‌ها کشاورزان اطراف تهران گندم را بار شتر می‌کردند و به خیابان انبار گندم می‌فرستادند، اما با افزایش جمعیت پایتخت، انبار غله تهران ظرفیت نگهداری از حجم بالای گندم را نداشت. در دوره پهلوی اول و همزمان با دستور ساخت سیلوی عظیم در حوالی نازی آباد کنونی، عمر انبار غله خیابان انبار گندم هم آرام‌آرام به پایان رسید.

ترور تاریخی در چند قدمی انبار گندم

انبار گندم تهران زیر نظر فردی به نام میرزا اسماعیل‌خان اداره می‌شد و گفته می‌شود این فرد در ایجاد قحطی‌های ساختگی در تهران دست داشته است. در بهمن ۱۲۹۵ شمسی، اسماعیل‌خان در مقابل انبار گندم و حوالی ایستگاه راه‌آهن حرم عبدالعظیم (ع) ترور می‌شود. آن‌طور که روزنامه‌های قدیمی روایت کرده‌اند، فردی به نام کریم دواتگر که از اعضای انجمن کمیته مجازات بود و تیرانداز بسیار ماهری بود، اسماعیل‌خان را ترور کرد تا انتقام مردم قحطی‌زده تهران را بگیرد، اما برخی منابع دیگر از فردی به نام رشیدالسلطان به‌عنوان ضارب رئیس انبار گندم تهران نام برده‌اند.

ترور میزا اسماعیل‌خان، پیام واضحی برای همه افرادی بود که خواسته یا ناخواسته تهران را به سمت قحطی و ناامنی سوق می‌دادند و بدون تردید مهم‌ترین اتفاق تاریخی است که در خیابان انبار گندم تهران رخ داده است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: گرانی نان قیمت طلا و ارز قیمت موبایل خیابان انبار گندم اسماعیل خان تاپو ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۷۰۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنایت عشقی در خیابان جردن

  به گزارش خبرنگار جام‌جم، ظهر بیست‌و‌ششم فروردین امسال زنی با پلیس ۱۱۰تهران تماس گرفت و اطلاع داد زن و مردی در خیابانی در محله گاندی تهران مشغول دعوا هستند و مرد با چاقو ضربه‌هایی به زن جوان زده است. همزمان با حضور ماموران در آنجا معلوم شد زن ۳۹ساله براثر اصابت ۱۹ضربه چاقو زخمی شده که به بیمارستان منتقل و ساعاتی بعد فوت شد. همچنین در تحقیقات از شاهدان معلوم شد ضارب، گوشی مقتول را هم برده است. با تحقیقات محلی هویت مقتول به دست آمد که همان حوالی ساکن بود‌. بعد از آن خانواده‌اش شناسایی و خواهرش در تحقیقات گفت‌: خواهرم از شوهرش جدا شده و فرزندی داشت و در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کرد. با شاهرخ که سه سال از خودش کوچک‌تر بود دوست شده و قصد ازدواج داشتند. مدتی بود که اختلاف داشتند و گمان می‌کنم او قاتل خواهرم باشد.
وقتی ماموران تصویر شاهرخ را به شاهدان جنایت نشان دادند، آنها او را به‌عنوان متهم فراری معرفی کردند. وی تحت تعقیب بود تا این‌که دو هفته بعد رد او را در خانه روستایی پدرش در استان گلستان به دست آوردند و با حضور در آنجا متهم محاصره و بازداشت شد. متهم برای ادامه‌تحقیقات به شعبه هشتم بازپرسی جنایی تهران منتقل شد و گفت‌: پنج ماه پیش برای خرید به پاساژی در میدان ونک رفته بودم که با مقتول اتفاقی آشنا شدم. فهمیدم طلاق گرفته و بچه دارد‌. ارتباط‌مان ادامه داشت و به هم علاقه‌مند شده و قصد ازدواج داشتیم اما از یک هفته قبل شرایط عوض شد‌. دیگر مرا دوست نداشت. به تلفن و‌ پیام‌هایم بی‌توجه بود‌. می‌گفت قید ازدواج با او را بزنم. همین سردی رفتارش باعث شد که به او شک کنم. از کارم اخراج شده و حالم بد بود. سوءظن رهایم نمی‌کرد. رفتم چاقو خریدم و با او قرار گذاشتم. می‌خواستم به زور گوشی را از دستش بگیرم و آن را بررسی کنم‌. گوشی را نمی‌داد با شدت گرفتن درگیری ضربه‌هایی به او زدم که فقط چهار ضربه آن را یادم هست. 
متهم به قتل ادامه داد: وقتی افتاد گوشی را برداشته و فرار کردم. به محله امام حسین‌(ع) تهران رفته و گوشی و چاقو را در سطل زباله انداختم‌. نزد خانواده‌ام رفته و بعد از دو هفته دستگیر شدم.
سالار صنعتگر، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت‌: با اعتراف متهم به قتل او در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد.

دیگر خبرها

  • (عکس) تصویری جذاب از انبار رنو در تهران در دهه ۵۰
  • ببینید | لحظه شلیک پلیس به موتور سارق موبایل در خیابان الهیه تهران
  • ببینید | عجیب‌ترین طراحی تاریخ فوتبال؛ عبور بازیکنان از خیابان برای رسیدن از رختکن به ورزشگاه!
  • ببینید | اولین تصاویر از تیراندازی پلیس به سمت سارق زورگیر؛ نتیجه تعقیب و گریز پلیس با موتور وسط خیابان‌های تهران
  • جنایت عشقی در خیابان جردن
  • ببینید | اقدام عجیب یک شهروند؛ گشت و گذار با گرگ خانگی در خیابان‌!
  • نکات کلیدی برای خرید و فروش ملک در ستارخان
  • وزیر خارجه اردن: حماس آتش جنگ غزه را روشن نکرد
  • «مصلای تهران» یا «شهرآفتاب» داستان یک تلخی بی‌پایان
  • تیغ جراحی بر طرح ترافیک تهران/ پلیس و شهرداری به توافق می‌رسند؟